FFFFFFFFFFFFFF

ماجراهای یه بچه مؤدب؛ ماشین پنچرمعلم فیزیک و باقی قضایا

سال چهارم دبیرستان بودم و همچنان با جواد همکلاس. من و او همش با هم بودیم و هرجا میرفتیم با هم میرفتیم و هر کاری میکردیم باهم اون کار را انجام میدادیم. تقریباً هردومون تو یک سطح تحصیلی بودیم.

ادامه ی مطلب ...

برای دسترسی به ادامه ی مطلب، باید عضو سایت بشوید. اگر قبلا در سایت عضو شده اید، برای ورود به سایت اینجا کلیک کنید.
هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!